لی لی بوک | دانلود کتاب,دانلود رایگان کتاب


دانلود کتاب تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی (جلد چهارم)
کتاب تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی (جلد چهارم)
نام کتاب: تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی (جلد چهارم)
نویسنده: محمد محمدی ملایری
مجموعه: تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی
انتشارات: توس
سال نشر: ۱۳۸۵
زبان: فارسی
تعداد صفحات: ۴۴۱ صفحه
فرمت: PDF
حجم: ۱۰٫۳ مگابایت
جلد چهارم مجموعه تاریخ و فرهنگ ایران در دوره انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی با زيرعنوانِ زبان فارسي همچون مايه و مددكاري براي زبان عربي در نخستين قرنهاي اسلامي، به سابقه ترجمه و نقل از فارسي به عربي ميپردازد و آن را برخلاف نظر رايج كه مربوط به عصر عباسي و هم رديف يوناني، سرياني و هلندي ميدانند، به نيم قرن پيش از خلافت اين خاندان ميرساند و عقيده دارد كه:
«اين نظر نه درباره ترجمه از زبان فارسي به عربي درست است و نه براي دسترسي مسائلي كه در زبان عربي مطرحاند و ريشه در زبان فارسي دارند، مبناي درستي تواند بود.» (ج۴، ص ۹).
نويسنده، دو هدف را از اين بحث پي ميگيرد:
«يكي آن كه از خلال اين بررسيها به گوشههايي از تاريخ و فرهنگ ساساني دست يابيم كه اهميت آن براي تدوين تاريخ فرهنگي دوره ساساني بر كسي پوشيده نيست و ديگر دستيابي به ريشهها و اصول ايراني زبان و ادبيات عربي…» (ج۴، ص ۸).
محمدي در اين جلد كوشيده در خلال مباحث لغوي و آنچه به ترجمه آن يا جهان ارتباط مييابد، به مباحث ديگري در زمينه پيوستگيهاي تاريخي دو زبان فارسي و عربي و كمكهاي زبان فارسي به زبان عربي و برخي مباحث ديگر كه به زبان فارسي و پهلوي مربوط ميشود، اشاره كند يا به تفصيل درباره آنها سخن گويد. برخي از مطالب اين مجلد، پيش از اين در اثر مستقل با عنوان “فرهنگ ايراني پيش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامي و ادبيات عربي” منتشر شده بود. مطالب اين جلد طي يك مقدمه و سيزده گفتار سامان يافته و به همه بنيادهايي پرداخته كه تمدن ايراني و عربي و اسلامي از امتزاج آنها حاصل آمده است. عناوین فصول این جلد عبارتند از:
• مقدمه
• پیوستگی های تاریخی دو زبان فارسی و عربی
• زبان فارسی همچون مایه و مددکاری برای زبان عربی در نخستین قرنهای اسلامی
• پهلوی یا فارسی
• اهمیت منابع عربی و اسلامی از لحاظ تحقیق در ادبیات دوره ساسانی
• مترجمان آثار ایرانی از فارسی ساسانی به زبان عربی در قرنهای نخستین اسلامی
• آیین نامه ها و تاجنامه های ساسانی در زبان عربی و دوران اسلامی
• ادبیات اخلاقی ایران در دوره ساسانی و آثار آن در ادب عربی و حکمت اسلامی
• کتابهایی که نام آنها در فهرست ابن ندیم ذکر شده
• کتابهایی که مسکویه از آنها نقل کرده
• ادبیات ایران در دوره ساسانی از خلال مآخذ عربی
• جاودان خرد یا نامه هوشنگ
• سخنانی در حکمت از بهمن شاه
• کتاب المسائل منسوب به خسرو انوشیروان و ترجمه قطعه ای از آن
تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی مجموعهای است شش جلدی به زبان فارسی در باب تاثیر تمدن و فرهنگ ایران پیش از اسلام به ویژه دوره ساسانی در تمدن اسلامی، همچنین شرح وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران در قرون نخستین اسلامی می باشد.
نويسنده اين اثر شش جلدي، محمد محمدي ملايري است كه مطالعات عالي خود را در زمينه زبان و ادبيات عربي در دانشگاه آمريكايي بيروت به پايان رساند. كتابهاي الترجمه و النقل عنالفارسيه، التاج و الآيين، و الادب الفارسي از نوشتههاي وي به زبان عربي است كه در حوزه اقامت چند ساله خود در لبنان منتشر كرد. پس از بازگشت، كتاب “فرهنگ ايراني پيش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامي و ادبيات عربي” را در دانشگاه تهران به چاپ رسانيد. مجموعه حاضر (تاريخ و فرهنگ ايران در دوران انتقال از عصر ساساني به عصر اسلامي) نتيجه تحقيقات وي در طول چهل سال است. دكتر محمدي در سال ۱۳۲۶ كرسي زبان و ادبيات فارسي را در دانشگاه لبنان تاسيس و ده سال اداره كرد. مجله الدراسات الادبيه به همت وي بمدت ۹ سال از سوي همين كرسي منتشر شد. از سال ۱۳۴۶ به تهران بازگشت و ده سال رئيس دانشكده الهيات و معارف اسلامي (معقول و منقول) بود. مجله مقالات و بررسيها در همين دوره بنيان نهاد. وي در سال ۱۳۸۱ درگذشت.
موضوع کتاب تاریخ و فرهنگ ایران بر خلاف آنچه که معمولا از “تاریخ” انتظار میرود، تاریخ سیاسی نیست، بلکه بررسی مسائل فرهنگی و ادبی و مباحثی جزیی و تخصصی است که تاثیر بسزایی در تاریخ ایران داشته و کمتر به آن پرداخته شده است. از همین روی هدف نویسنده شناساندن فرهنگ و ادب ساسانی-ایرانی و فرهنگ اسلامی-ایرانی میباشد. از طرف دیگر مسلمان بودن نویسنده، وی را ملزم به وقایع نگاری از دید عربی نکرده و در عین حال ایرانی بودن نیز چشم او را به روی حقایقی از این دوران نبسته است.
مولف در تشریح انگیزه خود در مطالعه پیرامون دوران انتقال از عصر ساسانی به دوران اسلامی، از نخستین پرسشهایی که در دوران دبستان در ذهن او جوانه زده یاد میکند و در فصلی از کتاب به گسیختگی تاریخ ادب و فرهنگ ایران اشاره نمود و مینویسند:
«از همان ایامی که در مدرسه با دو درس از دروس آن، یکی تاریخ و دیگری تاریخ ادبیات ایران آشنا شدم، نخستین سؤالی که در ذهن میگذشت، این بود که: چرا تاریخ ادبیات ایران بعد از اسلام ، با تاریخ آغاز تدوین شعر فارسی در قرنهای سوم و چهارم شروع میشود؛ ولی تاریخ ایران از زمانهای خیلی کهن، کهن تر از اسلام و حتی پیش از تاریخ مسیح و قبل از تاریخ اسکندر ، آغاز میگردد؟»
به این ترتیب وی در جستجوی پاسخی بدین سوال به تحقیق و پژوهشی گسترده میپردازد.
محمدي منظور خود از عصر انتقال را در مباحث مقدماتي چنين بيان ميكند:
«مراد از انتقال در اينجا، انتقال قدرت سياسي و نظامي دولت ساساني به دولت خلفا نيست كه در مدتي كوتاه صورت گرفته بلكه انتقال تمدن و فرهنگ ملت ايران است از عصر با ويژگيهاي خاص خود به عصر ديگري در آن در اثر برخورد با عوامل ديگر، و در مسير تحول تدريجي و تاريخي خود، ويژگيهاي ديگري هم يافته و به مقتضاي اوضاع و احوالي كه بر آن گذشته به شكلي ديگر يا به زباني ديگر هم درآمده و به همين سبب بسياري از بخشهاي مهم و اساسي آن را پردههاي ابهام ناشي از تعريب پوشانده،و بخشهاي ديگري از هم در تاريكيهاي تاريخ باقي مانده است كه همه آنها براي شناخته شدن در انتظار پژوهشگران دانشمند ودل آگاهي هستند تا به پايمردي آنان پردههاي ابهام كنار روند و از تاريكهاي تاريخ به صحنه بحث و تحقيق در آينده و از آنجا به روشناييهاي تاريخ گام نهند.» (ج۱، ص ۶)
چنان كه در جاي ديگري ميگويد:
«… ميان دو دوره ساساني و اسلامي در آنچه به زبان و فرهنگ ايران باز ميگردد،دوراني به نام دوران انقطاع بدين گونه كه ميل دو دوره هخامنشي و ساساني وجود ميداشت، باقي نميماند و آنچه باقي ميماند دوراني بود كه در آن فرهنگ ايران در گذار از عصر ساساني به عصر اسلامي تحولي متناسب با جامعه اسلامي ايران يافته،هم به زيّعربي درآمده و در فرهنگ و ادب عربي اثر گذارده،و هم در زيّ فارسي خود در دوران جامعه ايراني به سير تاريخي خود ادامه داده تا بار ديگر در زماني مناسب در جهان علم و ادب به شكل فارسي اسلامي رخ نمايد. و هم در مظهر تدبير و سياست كه از قرنها پيش از اسلام در اداره دولتهاي ايران بكار ميرفته و در اين دوران در راه بردن حكومت خلفا بكار رفته با اين تفاوت كه در اين دوران آنچه شده و اتّفاق افتاده آنچنان دچار دگرگوني و ابهام گرديده كه رفع آنها به آساني و بدون تحقيق و تتبع ژرف ميسر نيست و همين امر هم باعث بوده كه از اين دوران ناشناخته به دوران انقطاع تعبير شود. بنابراين اگر بتوان پردههاي ابهامي را كه از اين دگرگونيها و عوامل ديگر بوجود آمده بكنار زد، ميتوان اميداور بود كه آن انقطاع هم به پيوستگي بدل گردد و به همين دليل است كه در اين كتاب،اين دوران به جاي دوران انقطاع،دوران انتقال عصر ساساني به عصر اسلامي ناميده شده است.» (ج۱، ص ۴۲ـ ۴۱)
روح كلي حاكم بر سراسر نوشته مفصل و چند جلدي دكتر محمدي عبارتست از تلاش مستمر پديد آورنده براي رديباي چگونگي انتقال ميراث تاريخي، فرهنگي و تمدني ايران عهد باستان خصوصاً دستاوردهاي مدني روزگار ساساني به فرهنگ و تمدن اسلامي در روزگار خلفاي اموي و عباسي.
نويسنده بر اين فرض و بلكه باور و عقيده است كه بخش عمدهاي از ميراث ايراني پيش از اسلام (ادبيات، تشكيلات مالي و اداري) از طريق ترجمه متون پهلوي و نيز كارشناسان ايراني شاغل در دستگاه خلفا به اعراب مسلمان منتقل و ازاين راه به حيات خود ادامه داده است. وي براي اثبات اين فرضيه به بررسي متون عربي و سازمان مالي و اداري،تقسيمات كشوري،ادبيات، كتب تاريخي و… ميپردازد. بايد اذعان كرد كه هر چند براي اثبات فرضيه خودگاهي بسيار به تفصيل ميپردازد و شايد بنظر آيد كه به افراط گراييده است ليكن نميتوان از حق گذشت كه هرگز متعرض تعاليم و مباني،اصول و آموزههاي ديني اسلام نشده فرهنگ و تمدن باستاني ايران را در تقابل با آن قرار نميدهد بلكه همت وي آنست كه چنان كه خود در مقدمه جلد نخست گفته، راهها و اشكال انتقال تاريخ و فرهنگ ايران از عهده باستان به دوران اسلامي را بررسي كند.
چنين بنظر ميرسد كه محمدي، فرهنگ و تمدن اسلامي را خصوصاً در حوزه و تشكيلات مالي و اداري متاثر وامدار ديوان سالاري ساساني ميداند. به عبارت ديگر، وي در اين پژوهش مفصل خودبخشي از خدمات ايران و ايرانيان به اسلام و خصوصاً دولت خلفا را مورد توجه، و با عنايت ويژه مورد كنكاش و بررسي قرار ميدهد، و بدون آن كه هرگز متعرض خدمات اسلام به ايران و ايراني شود، آن را نفي يا تاييد نميكند. بلكه در اينباره ساكت است. در حقيقت چنين ماموريتي براي كار خود تعريف نميكند و شايد زيركانه از زيربار چنين تعهدي ميگريزد.
مطالعه اين پژوهش مفصل به شناخت خدمات و حضور پررنگ عناصر ايراني و خصوصاً ميراث تاريخي ايران در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامي مدد ميرساند و در عين حال اين پرسش بيپاسخ را در ذهن خواننده بر جاي ميگذارد كه اسلام چه خدمت يا خدماتي به ايران و ايراني كرده است؟! اينجاست كه بايد كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران نوشته شهيد مطهري را براي پاسخ به اين پرسش به مطالعه بنشينيم.
به نکات زیر توجه کنید