
بر گام خرچنگ
نویسنده : گونتر گراس
مترجم : حسن نقره چی
انتشارات : نیلوفر
سال نشر : ۱۳۸۲
زبان : فارسی
فرمت : PDF
حجم : ۳MB
صفحات : ۲۱۴
نویسنده : گونتر گراس
مترجم : حسن نقره چی
انتشارات : نیلوفر
سال نشر : ۱۳۸۲
زبان : فارسی
فرمت : PDF
حجم : ۳MB
صفحات : ۲۱۴
برای حفظ حق کپیرایت، این کتاب بدون لینک دانلود قرار دادهشدهاست. لطفا اگر قصد فروش کتابهای خود در لیلیبوک را دارید، از طریق فرم تماس با ما با ما در ارتباط باشید.
رمان بر گام خرچنگ، نوشته نویسده معروف آلمانی گونتر گراس است که در سال 2002 منتشر شد. گراس همچون کارهای قبلیش در این رمان هم تاریخ و تخیل را به هم گره زده و به تاثیر گذشته بر زمان حال می پردازد. گونترگراس در این رمانِ تفکربرانگیز، گذشته و حال آلمان را به نحو خیره کننده ای مورد بررسی قرار داده و در تابویی مربوط به مصیبتهای شهروندان آلمان پس از جنگ جهانی دوم نفوذ می کند.
خرچنگ از پهلو حرکت می کند و هرگز به کسی یا چیزی پشت نمی کند و بسیار آرام و محافظه کارانه راه می رود. راوی داستان هم سعی در روایت ماجرای زندگی خود به شکلی خرچنگ وار دارد. گونترگراس در این داستان ۳ نسل از فرزندان آلمان را روبروی هم قرار می دهد: مادربرزگ، پدر و نوه. نقطه اشتراک این سه نسل و مرکز ثقل داستان حادثه ی هولناک غرق شدن کشتی ویلهلم گوستلوف در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم و مرگ هزاران زن و کودک بی گناه آلمانی است. مادربزرگ یکی از معدود بازماندگان کشتی است که پسرش را که راوی داستان است و اکنون خودش هم پدر شده درست لحظه ای که کشتی کاملا به زیر آب می رود، به دنیا می آورد و امروز نوه ی پسری او آن حادثه ی تاریخی را دوباره از طریق راه اندازی یک سایت زنده می کند و قصد انتقامی نژادی از عوامل حادثه را دارد که ماجرا به اتفاقات خونباری منجر می شود.
این کتاب بیشتر از هر چیزیک روایت تاریخ گونه است. تمام حوادث با جزئیات شرح داده شده اند: اسم تمام افراد و شهرهای اشغال شده ی آلمان در جنگ جهانی یکی یکی نام برده می شود درست مثل یک کتاب تاریخ! به همین علت ممکن است در ابتدا کتاب کمی خسته کننده به نظر برسد، اما با کمی حوصله می توان از آن لذت برد. برگام خرچنگ گزارشی از امتداد موروثی نژادپرستی در آلمان است.
گراس در این رمان، زندگي سه نسلِ پياپی خانواده پوکریفکه را کالبد شکافي کرده و تاثیرات منفی غرق شدنِ کشتی ویلهلم گوستلوف (کشتی مسافربری آلمانی است که در ژانویه 1945 و در واپسین روزهای جنگ جهانی دوم در حالیکه مشغول تخلیه مهاجرین غیرنظامی، سربازان و پرسنل زیردریایی ارتش آلمان نازی بود، مورد هدف ۳ اژدر روسی قرار گرفت و غرق شد.) بر این سه نسل را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد:
• شخصیت نسلِ اول داستان، تولا پوکریفکه زنی است که در زمان حمله زیردریایی ارتش جماهیر شوروی به کشتی ویلهلم گوستلوف و غرق شدن آن، در کشتی حضور دارد و حوادث را به چشم خود می بیند. این تجربه تلخ شدیدا زندگی او را تحت تاثیر قرار داده و او همیشه و همه جا راجع به این موضوع صحبت کرده و یاد آن شب تلخ را در ذهن ها زنده نگه می دارد.
• شخصیت نسلِ دوم داستان، پال پوکریفکه پسرِ تولا است که در شب حمله بر روی یک قایق نجات به دنیا آمد و اکنون روزنامه نگاری میانسال است که تلاش می کند تا تمامی اتفاقات تراژیک آن شب را از منابع مختلف گردآوری کرده و همچون قطعات پازل در کنار هم قرار دهد. درحالیکه مادرش تمام زندگی خود را تحت تأثیر آن شب مصیبت بار می داند، پال آرزو می کند که ای کاش زندگیشان می توانست به شکل دیگری رقم بخورد. او هیچ خاطره ای از آن حادثه ندارد، متعلق به نسلی دیگر است و نمی خواهد راجع به گذشته بداند. او دوست دارد زندگی عادی خود را ادامه دهد و بعضا نسبت به مادرش همیشه گذشته و حوادث آنرا به میان می کشد، رفتار تندی نشان می دهد.
• شخصیت نسلِ سوم داستان، کُنراد پوکریفکه پسر پانزده ساله و نئونازیِ پال است که پس از طلاق والدینش سرش دائما در اینترنت (که وسیله ارتباطات مدرن است) می باشد. برای او کشتی گوستلوف، مظهر رنج و عذاب های آلمان در زمان جنگ به حساب می آید. وقتی تولا بی توجهی پال نسبت به گذشته اش را می بیند و نمی تواند او را مجبور کند که راجع به گذشته و سرنوشتش بنویسد، تمام امیدها و تلاشهای خود را روی نوه اش کُنراد (که گرایشهای نئونازی از خود نشان می دهد)، متمرکز می کند.
در حالیکه حوادثی همچون قتل ویلهلم گوستلوف به دست دیوید فرانکفورتر و غرق شدن کشتی ویلهلم گوستلوف (ژانویه 1945) حوادثی تاریخی در این کتاب هستند (که با فلش بک هایی به گذشته توسط راوی داستان ذکر می شوند)، اما رویکردهای متفاوت اعضای تخیلی خانواده پوکریفکه یعنی تولا، پال و کُنراد به این حوادث قدیمی، منجر به دامنه دار شدن آنان در زمان حال (1990) می گردد.
گراس پس از مرگ مادرش از بیماری سرطان در سال ۱۹۵۴، فهمید هنگام اشغال دانتزیگ توسط ارتش سرخ:
«آن طور که از خواهرم درآوردم، مادرم چندین مرتبه خودش را حامیانه در مقابل خواهر ۱۳سالهام قرار داد. گرچه سعی کردم از مادرم چیزی بیرون بکشم، او چیزی نگفت. امکان نداشت چیزی بگوید. برای بسیاری از مردم اینچنین بود. با جوانان یهودی در آلمان آشنا شدم که والدینشان از آشویتس جان سالم به در بردند و بعد هرگز در مورد آن با فرزندانشان صحبت نکردند. چیزهایی هستند که به واژه در نمیآیند.»
گراس تصور کرد پدر و مادرش را در حادثه کشتی مسافربری ویلهلم گوستلف از دست داده است؛ کشتیای که در ژانویه سال ۱۹۴۵، مسافرانش، پناهندگانی در حال فرار از ارتش سرخ بودند و توسط یک زیردریایی شوروی غرق شد. این ماجرا، موضوع داستان "بر گام خرچنگ" شد:
«به این فاجعه اسفبار که طی آن ۱۰ هزار نفر، با اکثریت زنان و کودکان تلف شدند، برای اولین بار در "طبل حلبی" اشاره کردم. اما خیلی طول کشید تا آن را در قالب داستان بگنجانم.»
خوانندگان به او گفتند کتاب "بر گام خرچنگ"، سکوت را در خانوادههاشان شکست. از نظر گراس:
«ادبیات، این امکان را دارد که مردم را تحت تاثیر قرار دهد و بعد آنها شروع به حرف زدن کنند. تاریخِ پیروزمندان همیشه مستند شده، اما نویسندهها میتوانند پرده از تاریخ سرکوبشده بردارند.»
عنوان اصلی کتاب در آلمانی Im Krebsgang (به فارسی: گامِ خرچنگی) می باشد که در انگلیسی Crabwalk (به فارسی: گامِ خرچنگی) و در فارسی بر گام خرچنگ ترجمه شده است که نه به محتوای داستان بلکه درواقع به نوع روایت داستان توسط راوی (پال پوکریفکه) اشاره دارد که همچون خرچنگ که برای رسیدن به هدف خود به صورت اُریب و از طرفین گاه به چپ و گاه به راست حرکت می کند، او هم برای شرحِ حوادث و پیش بردنِ داستان خود، مجبور است گاه به جلو (آینده) رفته و گاه به عقب (گذشته) بازگردد. راوی در صفحات ابتدایی داستان خود به این موضوع اشاره دارد:
«اما من هنوز نمی دانم که آیا باید همانطور که آموزش دیده ام یکی در آغاز و بعد دیگری و بعد از آن شرح زندگی این یا آن آورده شود و یا باید در زمان اُریب پیشروی کنم، به شکلِ خرچنگ که با کج رفتن انگار به سمت عقب در حرکت است، اما در حقیقت به سرعت به جلو می آید. فقط تا این حد اطمینان می دهم که طبیعت و یا دقیقتر بگویم دریای بالتیک به گزارشی که داده خواهد شد، مهر تایید زده است ...»
• بر گام خرچنگ ترجمه ای است از کتاب آلمانی Im Krebsgang (به فارسی: گامِ خرچنگی) نوشته گونتر گراس که نخستین بار در سال 2002 توسط انتشارات Steidl در آلمان منتشر شد.
نئونازیسم به جمعیتها یا جنبشهای سیاسی برای زنده کردن دوباره نازیسم اشاره دارد، به صورتی که بعد از جنگ جهانی دوم رواج یافتند. جنبشهای نئونازی به آدولف هیتلر، نشان ملی آلمان نازی (صلیب شکسته) و هر چیزی که متعلق به آلمان دوره ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ باشد، وفادارند.
این جنبش در اروپا و آمریکای شمالی وجود دارد و نژاد گرایی و برتری نژادی را میآموزد. این آموزهها وفاداری به اصول نخستین نازیسم و اعتقاد به برتری نژاد آریایی را پوشش میدهد. نئونازیها در اروپای شرقی و پس از سقوط کمونیسم، فعالیت بسیار گستردهای را آغاز کردند و در مدّت زمان اندکی توانستند گروههای بزرگ و سازمانیافتهای را تشکیل بدهند. اصول اولیه این گروهها، متضاد اخلال در آرامش و امنیت ملی یک جامعه و یا یک کشور است.
زمان: 1990 میلادی
مکان: آلمان
در ژانویه 1945، یک کشتی کروز آلمانی با نام "ویلهلم گوستلوف" توسط زیردریایی متعلق به ارتش جماهیر شوروی مورد حمله قرار گرفت. حدود 9000 نفر در این حمله کشته و در اعماق دریای بالتیک غرق شدند و این حادثه، مرگبارترین فاجعه ی دریایی تمام اعصار لقب گرفت. "پال پوکریفکه" که در شب حمله بر روی یک قایق نجات به دنیا آمد، اکنون روزنامه نگاری میانسال است که تلاش می کند تا تمامی اتفاقات تراژیک آن شب را گردآوری کرده و همچون قطعات پازل در کنار هم قرار دهد. درحالیکه مادرش تمام زندگی خود را تحت تأثیر آن شب مصیبت بار می داند، پال آرزو می کند که ای کاش زندگیشان می توانست به شکل دیگری رقم بخورد. از طرفی در نظرِ "کُنراد" (کُنی)، پسر پانزده ساله و نئونازیِ پال که پس از طلاق والدینش سرش دائما در اینترنت است، کشتی گوستلوف، مظهر رنج و عذاب های آلمان در زمان جنگ به حساب می آید و در پي جدال سياسیِ او و پسر نوجوان دیگری به نام ولفگانگ استِرِمپلین (که خود را یهودی معرفی می کند) بر سر این مسئله در اينترنت، حادثه ای تلخ و ناگوار در جهان حقيقی روی ميدهد ...برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
با عرض سلام و خسته نباشید خیلی وقت بود که سایت از دسترس خارج شده بود امیدوارم که دیگه این جوری نشه و مثل قبل با قدرت ادامه بدین