
امپراتوری خورشید
نویسنده : جی جی بالارد
مترجم : ساسان اطهری نژاد
انتشارات : کارنگ
زبان : فارسی
فرمت : PDF
حجم : ۴٫۸۲MB
صفحات : ۴۰۵
نویسنده : جی جی بالارد
مترجم : ساسان اطهری نژاد
انتشارات : کارنگ
زبان : فارسی
فرمت : PDF
حجم : ۴٫۸۲MB
صفحات : ۴۰۵
برای حفظ حق کپیرایت، این کتاب بدون لینک دانلود قرار دادهشدهاست. لطفا اگر قصد فروش کتابهای خود در لیلیبوک را دارید، از طریق فرم تماس با ما با ما در ارتباط باشید.
اکثر بزرگان عرصهی ادبیات داستانی جهان متأثر از جنگ بودهاند؛ چه بزرگان قبل از قرن بیستم و چه بزرگان متأثر از جنگ جهانی اول و دوم که البته این تأثیر (یعنی تأثیری که جنگهای اول و دوم جهانی بر آنان گذاشته) در اکثر رمانهای فاخر کاملاً مشهود است. نویسندگانی چون بل، رمارک، تولستوی، سلین، هاشک و تعدادی دیگر، متأثر از این رخداد تاریخی، در بطن واقعه زیستهاند و چهرهی خوفناک و کریه آن را با قلمفرسایی و در قالب ادبیات ضد جنگ به بشریت نشان دادهاند.
جیمز گراهام بالارد (جِی. جی. بالارد) یکی از آن نویسندگان مشهور است که، متأثر از چهرهی کریه جنگ، درست در بحبوحهی جنگ جهانی دوم، کودکی و سپس بلوغ خود را گذرانده. کتابهای او چون منطقه مصیبتزدهی شهر، برج و امپراتوری خورشید تمامی حقایقی تلخ، از زبونی و پستی انسان، جهانی سیاه از بازگشت به پستی و خوی حیوانی انسان به نمایش گذاشته است.
جیمز گراهام بالارد در سال ۱۹۳۰ در حومهی اعیاننشین و خارجی نشین شانگهای به دنیا آمد. با آغاز جنگ ژاپن و چین در سال ۱۹۳۷ و گسترش و دگردیسی آن به جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۱، وقتی که ژاپن به کشتی پرل هاربر حمله کرد، او که کودکی بیش نبود، پدر و مادرش را گم کرد و مثل بقیهی انگلیسیها و آمریکاییها به اردوگاه تبعید شد و پنج سال از تأثیرپذیرترین سالهای عمرش را، که بهترین سالهای عمر او میتوانست در آن زمان شکل گیرد، در کثیفترین مکانها و با بدویترین و خشنترین انسانها گذراند. تمامی اتفاقات داستان "امپراتوری خورشید" هم برگرفته از خاطرات او از آن دوران و زندگی تلخ چندین سالهی او در اردوگاه جنگی است، طوری که اسم شخصیت کودکِ داستان (جیم گراهام)، همنام اسم خودش (جیمز گراهام) است. منتقدان بر این باورند که توجه شدید او به خشونت و اغتشاشهای اجتماعی، ریشه در کودکی و داستانِ همین اتفاقی دارد که در رمان امپراتوری خورشید میگذرد. بالارد در مقدمه کتاب امپراتوری خورشید چنین می نویسد:
«امپراتوری خورشید از تجارب من در شانگهای چین در طول جنگ جهانی دوم و از اردوگاه اسرای غیرنظامی "لونگ هوا" (Lunghua) سرچشمه می گیرد که از سال 1942 تا 1945 در آن زندانی بودم. بخش اعظم این رمان مبتنی است بر آنچه من در طول اشغال شانگهای به دست ژاپنی ها و در داخل اردوگاه لونگ هوا شاهد آن بودم.»
"امپراتوری خورشید" داستان کودکی است که در تنهایی به مبارزه مرگ و زندگی با جنگ برمی خیزد؛ داستان واقعی که در نهایت تاسف هر روز در گوشه ای دیگر از کره ارض، حقیقتی دوباره می یابد. بالارد که خود در کودکی طعم تلخ جنگ و مشقات آنرا چشیده با چیره دستی تمام، حقیقت مصایبی را که کودکان به هنگام جنگ متحمل می گردند به تصویر می کشد. تم اصلی داستان بر همین دیدگاه استوار است، اما در کناری آن شاهدِ هجوم نویسنده یا همان کودکِ داستان، به ضد ارزشهای جهان غرب خاصه دو ابرقدرت زمان جنگ جهانی دوم یعنی آمریکا و انگلیس نیز هستیم. هرچند که عوالم کودکی گاه او را محو شکوه و جلال آنان نیز می کند.
مارتین امیس (رماننویس، داستانِ کوتاه نویس و منتقد شهیر بریتانیایی) دربارهی بالارد گفته است: «بالارد شبیه هیچ کس نیست. در واقع، به نظر میرسد او بخش متفاوت و دستنخوردهای از مغز خوانندگان را مد نظر قرار میدهد». او دقیقاً انگشت بر نقطهی حساس عواطف انسانی میگذارد، جایی که اخلاق سقوط میکند. طبق "هرم مازلو"، نیازهای آدمی از یک سلسلهمراتب برخوردارند که رفتار افراد در لحظات خاص تحت تأثیر شدیدترین نیاز قرار میگیرد. چنانچه نیازهای اولیه تأمین شده باشد، انسان به سمت نیازهای عالیتر حرکت میکند و اگر دستاوردها و اطمینان آدمی در مراحل قبلی در معرض خطر قرار گیرد، به جای صعود به سمت نیازهای متعالیتر، سطح دیگری از نیاز، اهمیت مییابد و محرک رفتار می شود. یکی از این محرکات خاص و سقوط به سطحی پایینتر، جنگ است.
جنگ با تهدید "امنیت" و "غذا" سبب افت رشد و تعالی انسان میشود، دستاوردهای تمدنی و پیشرفت و تعالی را پس میزند و انسان را وامیدارد تا شخصیت حقیقی خود را، که همانا خوی حیوانی گری و غریزهی او است، آشکار کند. هر چه بحران و فشار بیشتر باشد، این آشکار شدن کاملتر است و تصمیمی که فرد میگیرد به سرشت بنیادی شخصیت نزدیکتر. وقتی جنگ طولانی میشود، آدمیان با این شرایط منطبق سازگار میشوند و کمکم در همهی زمینهها سقوط میکنند. البته، بدیهی است که همگان اینگونه عمل نخواهند کرد و همیشه اقلیتی یافت میشوند که اینگونه نباشند یا سعی کنند اینگونه نشوند. در این داستان، شخصیت اصلی نوجوانی است که رفتارهای دیگران در ذهنش نقش میبندد: خوبها و بدها! اما گاهی که فشار گرسنگی و نیاز بیش از حد است، چه انتظاری از او میتوان داشت؟!
شخصیت اصلی و قهرمان رمان بالارد (امپراتوری خورشید) که در زمرهی آثار ضدِ جنگ بهحساب میآید، کودکی معصوم به نام جیم گراهام (همنامِ نویسنده) است که شیفته هواپیماست و آن را وسیلهای برای جنگافروزی نمیداند، بلکه آشنایی با انواع آن، برایش، تفنن و بازیچهای بیش نیست. بهیکباره به داخل دنیایی تیره و تاریک پرتاب میشود، به درون دنیای پر از نیرنگ و خشونت و شرارت، تا هم سبعیت دنیای انسانی را که تنه به توحش میزند تجربه کند (سقوط به قعر هرم مازلو که نیازهای زیستی انسان را چون خوراک، پوشاک، غریزهی جنسی و مسکن را تأمین میکند و تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیتهای بدن به حد کافی برطرف نشدهاند، عمدهی فعالیتهای شخص احتمالاً در این سطح است و بقیهی نیازها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد)، هم بیاموزد که باید طریقهی آنان را، که تلاش برای بقا است، بیاموزد و مثل آنان شود.
اما در کل، این رمان، با وجود صحنهها و تصویرسازیهای فوقالعاده از خشونت جنگ، مطلقاً تلخ و بدبینانه نیست. کودک داستان بالارد، همچون مطابق با باور گفتهی خود که دیدن حقیقت وجود آدمی را، با همهی وجوه چالشبرانگیز آن، آموزش بزرگی میداند، با دیدن و تصویر صحنههایی که در آن شرایط وحشتناک هنوز کسانی یاریرسان و مددکار دیگران میشوند و یا فداکاری میکنند، یا حتی کسانی مهربان و کمککننده، ولو اندک، در جبههی مخالف یافت شوند امیدواری و درس بزرگی میآموزد: اینکه بارقهی امید در همهی مراحل سخت زندگی چون نور کم جانی که در دل زمستان سخت رسوخ کند روزنهای است برای امید و رهایی.
در اوایل دهه 1930 ژاپنیها که از نظر قوای نظامی برتری محسوسی در آسیایِ جنوبشرقی داشتند با بهانه قرار دادن حرکات تروریستی برعلیه بازرگانانشان در شرقِ چین، به این مناطق لشگرکشی و منطقه وسیعی را اشغال نمودند. چند سالی بود که چین پس از انقلاب 1911 تحت لوای حکومت جمهوری اداره میشد و البته به علت جنگهای داخلی تضعیف شده بود. ژاپنیها پس از دستیابی به پیروزی، یکی از بازماندگان سلسله امپراتوری سابق را در این مناطق (منچوری) به تخت نشاندند.
بعدها در سال 1937 ژاپنیها حملات دیگری انجام دادند و حتا نانجینگ (پایتخت قدیمی چین) را تسخیر کردند و عمده بنادر چین را تحت کنترل گرفتند. در سال 1941 و همزمان با حمله به پرل هاربر، نیروهای ژاپن در شهر بینالمللی شانگهای به ناوهای انگلیسی و آمریکایی حمله کردند و عملاً شعلههای جنگ جهانی دوم در آن گوشه دنیا هم افروخته شد. "امپراتوری خورشید" از همینجا آغاز میشود. جیم پسربچه یازده سالهی انگلیسی است که به همراه پدر و مادرش در شانگهایِ چین زندگی میکند. او در سال 1930 در شانگهای به دنیا آمده است و پدرش مدیر یک کارخانه نساجی است. زمان شروع داستان اوایل جنگ جهانی دوم است (سال 1941) و درونمایه داستان نیز پیرامون مصائب این جنگ خانمانسوز است، با این تفاوت که یک کودک و کشور چین در کانون روایت قرار دارند.
از حدود 70 میلیون نفر تلفات جنگ جهانی دوم، بیشترین تلفات غیرنظامیان را چینیها داشتند. تلفات چینیها 20 میلیون نفر بود که بیش از 16 میلیون نفر آن غیرنظامی بودند. در پسزمینههای "امپراتوری خورشید" با کم و کیف این تلفات آشنا میشوید و البته با موضوع مهمتری که یکی از تمهای اصلی داستان است: "جنگ" یا "اخبار جنگ"... واقعیت چیست!؟
کلمه ژاپن به معنی سرچشمه خورشید است ودلیل آن هم موقعیت جغرافیایی ژاپن بود. ژاپن در شرقِ چین است: جایی که خورشید طلوع می کند. بالارد نیز از عنوانِ امپراتوری خورشید (که اشاره به "ژاپن" دارد) برای داستانش استفاده کرده است.
استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۸۷، با اقتباس از کتاب Empire of The Sun (به فارسی: امپراتوری خورشید) فیلمی در ژانر درام و با همین نام ساخت که در آن کریستین بیل، جان مالکوویچ و میرنادا ریچاردسون ایفای نقش کردهاند.
• کتاب امپراتوری خورشید ترجمه ای است از کتاب Empire of The Sun (به فارسی: امپراتوری خورشید) نوشته جی جی بالارد که نخستین بار 13 سپتامبر 1984 توسط انتشارات Gollancz در انگلستان منتشر شد.
زمان: 1941 میلادی
مکان: چین (شهر شانگهای)
سال 1941، درست پیش از حمله ژاپنیها به بندر "پرل هاربر" در هاوائی. "جیم گراهام" پسربچه انگلیسی یازده سالهای است که با والدین اشرافیاش در "شانگهای" زندگی میکند و به رغم ماجراجوئیهای کودکانه، به محیط مرفه زندگیاش متکی است. او هنگام تصرف شانگهای به دست ژاپنیها و بالا گرفتن هرج و مرج، پدر و مادرش را گم میکند و جدا میافتد. به این ترتیب او در ۱۱ سالگی به تنهایی در دوران سختِ جنگ، در اردوگاه های جنگی زندگی می کند و سالها در اردوگاههاىِ مختلفِ اسیرانِ خارجى، در دست نیروهاى ژاپنى باقى مىماند ...
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سپاس از زحمات شما جناب قربانی
یه مدت نبودم گفتم حداقل یه تشکر کرده باشم
سلام. خواهش میکنم.
سلام جناب قربانی
لطفا اگه میشه کتاب اربابهای آقچاساز جلد دومش رو قرار بدین
من خیلی دنبال این کتاب گشتم ولی پیداش نکردم