
Kidnapped
نویسنده : Robert Louis Stevenson
مجموعه : Saddleback Classics Study Guide
انتشارات : Saddleback Educational Publishing
زبان : انگلیسی
فرمت : PDF
حجم : ۳۷۰KB
صفحات : ۵۰
نویسنده : Robert Louis Stevenson
مجموعه : Saddleback Classics Study Guide
انتشارات : Saddleback Educational Publishing
زبان : انگلیسی
فرمت : PDF
حجم : ۳۷۰KB
صفحات : ۵۰
کتاب Kidnapped (به فارسی: ربوده شده)، شرح ماجراجوئی های دیوید بالفور نوجوان پس از مرگ پدرش است که برای رساندن نامه پدرش به زادگاهش، وارد ماجراجوئی های خطرناک و هیجان انگیزی می شود: ربوده شدن، دوست و همسفر شدن با آلن برک استوارت (سرباز مشهور اسکاتلندی)، رها شدن و رنج و سختی در یک جزیره، تحت تعقیب قرار گرفتن به خاطر قتل، فرار از دست سربازان و آشنا شدن با جیمز استوارت، سفر بازگشت به خانه از دل بیابان ها و کوهستانهای هایلندِ اسکاتلند و ...
شرح ماجراجوئی های کتابِ Kidnapped ابتدا به صورت پاورقی، از می تا جولای 1886 در مجله ای به نام Young Folks (به فارسی: جوانان) چاپ می شد.
دیوید بالفور 17 ساله پس از مرگ پدر و مادرش، تصمیم می گیرد دهکده زادگاهی اش یعنی اِسِندین (این روستا یک روستای تخیلی است ولی از لحاظ جغرافیایی در حوالی روستایی به نام اِتریک در جنوب اسکاتلند قرار دارد) را ترک کرده و یک زندگی جدید را شروع کند. او به پیشنهاد کشیشِ دهکده برای دیدن اقوام پدریِ خود (به همراه نامه ای که کشیش از طرف پدرش به او می دهد)، عازم دهکده کراموند (در شمال غربیِ شهرِ ادینبورگ) می شود.
او به "عمارتِ شاوز" که محل اقامت اقوامِ پدری اش است می رود و متوجه می شود که عمویش، ابینزر بالفور آنجا زندگی می کند. عمو ابینزر آدم بدجنسی بود و چون می دانست که در واقع دیوید صاحبِ اصلی عمارت شاوز است، با بردن دیوید به کوئینزفری و همدستی با کاپیتان هوزی سون ترتیبِ ربوده شدن او توسط کشتیِ "کوونانت" را می دهد. از اینجا ماجراجویی دریایی دیوید به دور اسکاتلند شروع می شود. از او مانند یک برده در کشتی کار می کشند. در نزدیکیهای شمال غربیِ اسکاتلند، آلن برک استوارت که قایقش در برخورد با کشتیِ کوونانت خرد شده است، سوار کشتی می شود.
پس از اینکه دیوید متوجه می شود کارکنان کشتیِ کوونانت قصد کشتن آلن و تصاحب اموال او را کرده اند، نزد او رفته و ماجرایِ این توطئه را برایش شرح می دهد. آلن با دیوید دوست شده و با کمک هم و پس از کشتنِ شوآن (معاونِ بیرحمِ کشتی) و چند تن دیگر از ملوانان، کاپیتان هوزی سون و بقیه کارکنان کشتی را مجبور به اطاعت از خود می کنند و مسافرت دریایی ادامه پیدا می کند.
در حوال جنوب غربیِ جزیره مول، کشتی دچار سانحه شده و غرق می شود. دیوید با خوش شانسی نجات پیدا کرده و در حالی که هیچ اطلاعی از دوستش آلن ندارد، تک و تنها به جزیره مول می رود. در آنجا به خانه پیرمرد و پیرزنی مهربان می رود و آنه به او غذا می دهند. سپس در جستجوی دوستش آلن، با یک قایق و از طریق تنگه مول به آپین می رود. در آنجا دیوید شاهدِ تیر خوردنِ کالین روی کامپبل، مامور جمع آوری مالیات می شود و در حالی که سربازان به اشتباه قصد دستگیری او را بعنوان قاتل دارند، به کمک آلن از مهلکه می گریزد.
آلن تصمیم می گیرد برای جلوگیری از دستگیر شدنشان به جنوب شرقی اسکاتلند بروند. دیوید هم که قصد بازگشت به کوئینزفری را داشت، تصمیم می گیرد با او همراه شود. در بین راه آنها به دیدن جیمز استوارت، دوستِ قدیمی آلن نیز می روند. در ادامه مسیرشان آنها به بن آلدر می رسند و چند روزی را پیشِ کلانی ماکفرسن در کوهستان بن آلدر می مانند. پس از آن سفرشان به جنوب را ادامه می دهند و پس از عبور از رانوک مور و گذشتن از رودخانه "فورث"، نهایتا به کوئینزفری می رسند. در آنجا دیوید با کمک آلن و وکیل رانکیلور موفق می شود خانه شاوز و سهم ارث پدری اش را از عمویش پس بگیرد. در پایانِ داستان، دیوید مقداری پول به آلن داده و او را تا ادینبورگ برای رفتن به فرانسه همراهی می کند.
• کتاب Kidnapped (به فارسی: ربوده شده) نوشته رابرت لوئی استیونسن نخستین بار در سال 1886 توسط انتشارات Cassell and Company Ltd در انگلستان منتشر شد.
زمان: 1751 میلادی
مکان: اسکاتلند (شهر ادینبورگ)
"دیوید بالفور" جوان هفده ساله ای است که در روستای "اسندین" در "اسکاتلند" زندگی می کند. دیوید اخیرا پدر خود را از دست داده است و چون مادرش را هم قبلا از دست داده، برای شروع یک زندگی جدید تصمیم به ترک شهر می گیرد. او در صبح ژوئن 1751 مسافرت خود را شروع می کند. قبل از اینکه حرکت کند، آقای "کامپبل"، کشیش دهکده که یکی از دوستان صمیمی اوست، با او صحبت می کند و آخرین خواسته پدرش را به او می گوید. طبق گفته های کشیش، پدرِ دیوید قبل از مرگش نامه ای به کشیش داده و از او خواسته که پسرش این نامه را به دست شخصی به نام "ابینزر بالفور" که در "عمارت شاوز" در همسایگی روستای "کراموند" (روستایی در شمال غربی شهر "ادینبورگ") زندگی می کرد، برساند. بالفورهایی که در عمارت شاوز زندگی می کردند بسیار ثروتمند بودند. این به این معنا بود که دیوید علیرغم اینکه خود در فقر بزرگ شده بود؛ اما شاید اقوام او از خانواده ای ثروتمند و سرشناس بودند و این شوق دیوید را برای شروع ماجراجوییش دو چندان کرد ...
دیدگاه خود را وارد کنید